مانی  جونممانی جونم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
ماهان جونمماهان جونم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

پسرهایی از جنس عشق

دو سال و دوماهگی (بای بای پوشک)

1393/5/20 9:4
نویسنده : مامانی
1,027 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم چند روز بعد از دو سال و دو ماهگی  یعنی صبح 1 مرداد 93 پروژه پوشک گیری رو شروع کردیم .

از حدود سه چهار ماه قبل  هر موقع برای تعویض پوشک میبردم دسشویی یا آخر حموم کردنت ازت میخواستم که بشینی جیش کنی .  اینطوری کم کم  با مفهوم کار اشنا شدی و آمادگیت بالا میرفت . کتابهایی که در مورد آموزش دسشویی رفتن بود برات میخوندم که در یادگیریت خیلی موثر بود. اسم کتابها:

1 -  " جیش ، بوس ، لالا "  که سه تا داستان بود

2 - "من که تاج هر سرم لگن دارم" از انتشارات قدیانی

3 - " مامان بیا جیش دارم "

از دو سالگی به بعد گاهی جیش خبر میدادی . ولی توالت نمیامدی و تو پوشک کار خودتو میکردی .

منم که نصف روز  سرکار بودم گذاشتم تو یه تعطیلی چند روزه کارو تموم کنم. صبح روز اول بهت گفتم مانی ببین پوشکت کوچیک شده یه پوشک سایز کوچیک از قبل داشتم براش بستم بدش اومد و گفت درآر . بهش گفتم پس از این به بعد جای جیش و پیفو توی توالته و  پوشکارو انداختیم سطل.

روز اول و دوم هر نیم ساعت یا یک ساعت میبردمت و جیش میکردی . از روز سوم دیگه کمتر بهت یاداوری کردم دیدم چون نسبت به امدن مقاومت میکنی دیگه بهت نگفتم . هر وقت داشتی خودت میگفتی ولی گاهی چند قطره ریخته بود . من با ناراحتی میگفتم وای مانی ببین شورتت کثیف شد. با اینکه خودمو برای کثیف کاریات  اماده کردم بودم ولی اصلا حتی یکبار هم جایی کثیف نشد . همون چند قطره داخل شورت بود .

 روز چهارم خیلی پیشرفت کردی و  اصلا خطا نداشتی و بعد از یکهفته کاملا برات جا افتاد

شبها هم که بدون پوشک میخوابیدی تا یکهفته زیرتو چیزی مینداختم و بعد از یکهفته دیگه برداشتمش. چون تا صبح خشک بودی .

خیلی آسون و در عین حال سخت بود چون واقعا سه چهار روز اول  اکثر اوقات روز در دسشویی بسر میبردیم ولی بالاخره این مرحله زود و باموفقیت گذشت .

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)