مانی جونی چهارسال و نیمه
پسر عزیزم
مانی جونم
دلبندم
از خرداد به مهد میری. چند روز اول با گریه بعد عادت کردی. یه مدتم شبا میگفتی فردا منو نبر مهد . دم در مهد هم بیست بار سفارش میکنی زود بیا دنبالم زود زود.
شعر دعا رو یاد گرفتی که اخرش میگه آمین مربع عالمین (منظور یا رب العالمین)
شعر روزای هفته و سرود ملی هم بلدی.
داداش ماهان رو خیلی دوست داری. بیرون که میریم تا کمی ماهان بدوبدو میکنه و ازمون میخواد دور بشه سریع غیرتی میشی که نرو مامان برو بیارش
فعلا باید برم. بعدا میام باز برات مینویسم گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی